رضا کاظمی – ایران
۱
آه پسرک!
پسرکِ سبزهای سرخ
و سرخهای شکفته بر خیابان،
آیا در زندگیِ دیگر
دوباره پرندهای خواهی شد
آوازخوانِ کوچههای آزادی؟
آیا در زندگیِ دیگر
فصل پاییز
ماهی بهنام «آبان» خواهد داشت
اینگونه که زین پس
تمام فصلهای ما پاییز و
ماههای ما آبان؟!
آه پسرک!
پسرکِ سرخهای جاری
بر رودِ سبزِ خیابان،
تو دیگر برای همیشه بخواب
ما جای تو
برای همیشه زندگی میکنیم
و از شرم میمیریم!
۲
ماه میمیرد تو نباشی
جانِ مادر، دوباره زنده شو!
نگاه کن!
از دریچهٔ روشنی که خانهٔ تو است، نگاه کن!
ماه دارد آرامآرام
میمیرد پشت ابرهای سیاه
و شب
تاریکتر میشود.
جانِ مادر، دوباره زنده شو!
خاکها را کنار بزن
و از دریچهٔ روشن خانهات
به انبوهِ ابرهای سیاه
شلیک کن!